En
|
معضل مکانیزاسیون، امروز به نقل مجلس اکثر محافل کشاورزی و توسعه روستایی تبدیل شده است. در اکثر این مباحث، یک جمله به صورت مداوم تکرار میشود: "کوچک بودن زمینهای کشاورزی، مانع توسعه مکانیزاسیون میشود" و در ادامه با کلماتی از قبیل اصلاحات ارضی و یکپارچه سازی اراضی که گویی به صورت برنامهریزی شده بر زبانها جاری میشوند مواجه میشویم.
اصلاحات ارضی در ایران با تصویب قانون اصلاحات ارضی در تاریخ 19 دی 1340 آغاز شد و با رفراندوم 6 بهمن 1341 به مرحله اجرا در امد. اصلاحات ارضی در سه مرحله انجام شد: در مرحله نخست تعیین شد که هیچ مالکی بیش از یک ده نداشته باشد. مازاد زمینها و دهها میباید به کشاورزانی که در آن زمینها به بهرهبرداری مشغول بودند فروخته شود. با فروش سهام کارخانجات دولتی ترتیب بازپرداخت بهای زمینها به مالکان فراهم گردید. در مرحله دوم صاحبان زمینهای استیجاری میباید یا به تقسیم درآمد حاصل از اجاره بپردازند و یا بر اساس قراردادهای اجاره، زمینها را به کشاورزان بفروشند. در مرحله سوم مالکانی که ملک خود را اجاره داده بودند بر اساس قانون اصلاحات مجبور به فروش آن به کشاورزان شدند و با رضایت مالک و کشاورز یا تقسیم به نسبت بهره مالکانه مرسوم در محل شدند. پس از انقلاب سال 1357 در ایران و بهرویکارآمدن حکومت جدید، روند اصلاحات ارضی به طور کلی دستخوش تغییر شد. شورای نگهبان جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 21 تیر 1363 اجرای قوانین اصلاحات ارضی را مخالف با مذهب اسلام تشخیص داد و روند اصلاحات ارضی به طور کلی متوقف شد. هفت سال بعد، مجمع تشخیص مصلحت نظام در 2 خرداد 1370 ادامه روند اصلاحات ارضی را قانونی اعلام نمود و در نهایت در 3 بهمن 1381، شورای اصلاحات ارضی مرکز تعیین تکلیف باغهای مشمول مواد 27 و 28 آیین نامه اصلاحات ارضی را نیز مشمول مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجاز دانسته و روند تعیین تکلیف امور باقیمانده اصلاحات ارضی از سر گرفته شد.
در ایران حدود 18 میلیون هکتار زمین زراعی وجود دارد که اغلب به صورت قطعات پراکنده و در اندازه های مختلف مورد بهره برداری قرار می گیرند. آماری که اخیراً از 4 شهرستان کرج، ملایر، اردبیل و بهشهر جمعآوری کردم، شامل تعداد زیادی زمینهای با مساحت کمتر از 5 هکتار بود که خود گواهی بر این ادعاست و اکثر عملیات آنها به غیر از عملیات آماده سازی زمین (شخم، دیسک و...) و سمپاشی به صورت دستی انجام میشد. این درحالیست که تمام کارشناسان در پاسخ به علت مشکلاتی نظیر عدم توسعه مکانیزاسیون، عدم استفاده کشاورزان از بیمه، عدم وجود سیستمهای آبیاری مناسب و... به کوچک بودن زمینها اشاره میکنند. قوانین ارث، عملکرد در واحد سطح بیشتر در زمینهای کوچک، بهم خوردن سیستم شغلی و معیشت مردم، از یک طرف و عدم وجود سیاست تشویقی، ترویجی مناسب و برنامهریزی برای احداث مجموعههای کشاورزی کارآفرین به این معضل دامن زدهاست.
اما دلیل این همه تأکید بر یکپارچهسازی اراضی چیست؟ باید توجه داشت که همزمان با یکپارچهسازی اراضی، تهیه نهادهها و انجام فعالیتها نیز با مدیریتی واحد انجام میشود. این مدیریت واحد از تنوع نگرش در اداره زمینها میکاهد و امکان تعیین سیستم بهینه را آسانتر میسازد. از طرفی، به دلیل اینکه اکثر ماشینآلات کشاورزی موجود در کشور نمونه مونتاژ شده تولیدات خارجی هستند، که مطابق با زمینهای بزرگ طراحی شدهاست، بنابراین کار این ادوات در زمینهای کوچک با مشکل مواجه میشود.
با توجه به مطالب بالا، دو راهکار کلی به منظور افزایش سطح مکانیزاسیون زمینهای کشاورزی به نظر میرسد: 1- یکپارچه سازی اراضی؛ و 2- تولید ماشینآلات مناسب زمینهای کوچک.
اینکه کدام یک از این راهکارها مناسبتر است بیشک به صرف هزینه و زمان بسیار زیاد و تحقیقات عمدهای نیاز دارد. اما با نگاهی گذرا به کارهای انجام شده در سالهای قبل، میتوان دید که روند توسعه یکپارچهسازی اراضی، همانند حرکت بر روی تردمیل تنها دویدن و نرسیدن را در پی داشته است. از طرفی کوچک بودن زمینهای کشاورزی، کابوس مسئولین شده است و برای رفع آن تصمیمات زیادی گرفته میشود، اما واقعیت این است که با اوضاع اقتصادی کنونی، جایی برای ریسک و تغییر الگوی زندگی معیشت برای کشاورزان نمانده است. هرچقدر هم که وعده و وعیدهایی در راستای بهبود وضعیت شغلی به شرط واگذاری زمین به کشت و صنعتها و تعاونیها به کشاورزان داده شود، اما با توجه به کاهش قدرت ریسک مردم، این راهکار نیازمند مدیریتی بسیار قوی و فعالیتهای ترویجی بسیار سازماندهی شدهای است. متأسفانه این روزها فقط رنگ سیمان و آهن است که چشم کشاورزان را میگیرد و آنها را به سمت تغییر شغل از کشاورزی به ساخت و ساز سوق میدهد.
راهکار دوم منطبق سازی طراحی و ساخت ماشینآلات کشاورزی با مساحت زمینهای کوچک در ایران است. طراحی، ساخت و واردات ماشینآلات نیز علاوه بر دانش فنی، که بیشک مهندسان توانمند ایران، قابلیت رسیدن به آن را دارند، به زیرساختهای مادی، بازار قیمتگذاری هدفمند، خدمات پس از فروش یکپارچه و امکاناتی نظیر خط تولید مدرن و کارخانجات مجهز، نیاز دارد. ورود ماشین آلات ایتالیایی مقیاس کوچک را می توان به عنوان انقلابی در دسترسی به این راهکار عنوان کرد. وجود شبکه خدمات پس از فروش گسترده و پویا توسط شرکت سبز کوش نگین در کنار کیفیت بالا و قیمت مناسب این ماشین آلات، که امروزه از آنها با عنوان BCS و Eurosystem در ایران نام می برند، گامی بزرگ در زمینه توسعه مکانیزاسیون در شرایط فعلی کشاورزی ایران محسوب می شود.
انتخاب راهکار اول یا دوم، به بررسی های گسترده شرایط کاری در هر منطقه بستگی دارد. اما آنچه مهم است انتخاب روش درست با رویکرد اعتلای کشاورزی و وضعیت غذا و نه منافع شخصی می باشد. در حال حاضر آنچه مسلم است، اینست که برای هر تغییر، یک پیششرط وجود دارد و آن همت عالی است.